یاتاقانهای ساده به طرز گستردهای استفاده میشوند و از سطوح برای تماس سایشی استفاده میکنند.
بهخصوص با وجود روغنکاری، آنها معمولاً عمر و اصطکاک کاملاً قابل قبولی میدهند.
از سوی دیگر، یاتاقان ها با اصطکاک کم معمولاً به خاطر راندمانشان، کاهش فرسایش و استفاده گسترده در سرعتهای بالا را تسهیل میکنند، دارای اهمیتاند. اصولاً یک یاتاقان میتواند اصطکاک را با امتیاز شکلش، با موادش و یا با معرفی و داشتن یک سیال بین سطوح و یا جدا کردن سطوح با یک میدان الکترومغناطیسی، کاهش دهد.
کاهش اصطکاک با کمک شکل
معمولاً مزایایش را با استفاده از غلتکها و یا کرهها و یا با شکل دادن یاتاقانهای خمشی حاصل میکند.
کاهش اصطکاک با کمک مواد
با بهرهگیری از طبیعت موادی که یاتاقان ها را تشکیل میدهند. (یک مثال میتواند استفاده از پلاستیک باشد که اصطکاک سطحی کمی دارد.)
کاهش اصطکاک به کمک یک سیال
با بهره بردن از ویسکوزیته کم یک لایه سیال مانند یک روانساز و یا یک واسطه فشرده شده که از برخورد دو سطح جلوگیری کند؛ یا با کاهش نیروی عمودی بین آنها.
کاهش اصطکاک به کمک میدانها
با استفاده از میدانهای الکترومغناطیسی، مانند میدان مغناطیسی، تا از برخورد سطوح جامد جلوگیری کند.
حتی میتوان از ترکیبی از اینها در یک یاتاقان بهره برد. مثال این قسمت برای زمانی است که یک اتاقک از پلاستیک ساخته شده باشد و بین توپها (غلتکها) که با شکلشان اصطکاک را کم میکنند، فاصله ایجاد کند و تکمیلشان کند.